نوشته اصلی توسط
Sara_rezai
من نمیدونم ولی عاشقش شده بودم و هر شب تو خیالم باهاش رابطه فیزیکی داشتم. حتی وقتی بو عطرشو میفهمیدم آرامش میگرفتم و خودمو تحقیر کردم و ضربه خوردم. همه بهم میگفتن چه طور میتونی با یه همچنین آدمی دوست بمونی در حالیکه که همش داره اذیتت میکنه. خلاصه ندیدمش و الان اتفاقی افتادیم تو یه دانشگاه و من هنوزم خیلی بهش احساس دارم. چرا آخه؟ من از نظر عقلی باید ازش متنفر باشم ولی هنوزم دوسش دارم . هر کاری کردم که ازش متنفر بشم یا بهش احساسی نداشته باشم نشد. همش تو فکرمه. چی کار کنم؟ راستی حرف خدا رو هم نزنین که جواب نداده